⬛ در زمانِ قدیم خانی متکبر در چاهِ مستراح افتاد. کسانش طنابی به چاه انداختند و گفتند طناب را به کمر ببندد. خان از پایینِ چاه جواب داد که نمی‌تواند، بالاخره یکی پایین رفت و دید خان تا کمر در کثافت فرو رفته اما با تکبر هر دو دست به کمر زده و شق و رق ایستاده است. با تعجب پرسید: تو که حالت خوب است پس چرا طناب را به کمر نبستی؟ خان با تندی جواب داد: به مستراح افتاده‌ام، از خانی که نیفتاده‌ام.

ضرب‌المثلِ قشنگیه [128]

کمر ,خان ,جواب ,طناب ,مستراح ,خانی ,به کمر ,طناب را ,را به ,جواب داد ,تعجب پرسید

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دنیای مجازی از اصفهان تا آنکارا اطلاعات مفيد در مورد سلامتي، تغذيه، خشکبار، و.... قانون دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد .. پروژه نظم khatere دین واندیشه دختر بابا روژان negin12